اوشودوم اوشودوم داغدان آلما داشئدئم
آلما جغئمی آلدیلار
منه ظولوم قیلدیلار
من ظولومنن بیزارام
درین قویو قازمارام
درین قویو بیــــــــــــــــش چه چه ر
ایچینده میمون جزر
میمون بالاسی منی جورجه آغلادی
اورئیمی داغلادی
امشب شبی که بدن بی دست وچشم ابالفضل در آغوش زینب می درخشه
مردمان تیره دل سنگم زدند
طعنه ها بر این دل تنگم زدند
دستهایم بریدند آنچنان
تا نجویم دستهایی مهربان
دیروز روزی بود که فهمیدم بی دست و بی چشم شدن یعنی چه؟
چشم سفید دلم رو که رو به آینده بود کور کردند و دستهای امیدم را قطع کردند
سلام مهسا خانوم
ببخشید این معنی اون بالا رو کجا نوشتین
موفق باشید
سلام مهسا خانوم..خیلی خوب بود اگه معنی اون شعر ترکی رو هم مینوشتین.. شاید خیلی ها نتونن معنیشو بفهمن..اونکه گفته بودین قضاوت حق با علی است درسته..اما اگر شما جایی حقی دارید منتظر قضاوت کسی نباشید..حق گرقتنی است نه دادنی..موفق باشی..به منم سر بزن..ممنون..بای .امید. ساحل