خیابونی

دوستدار همه کودکان ایرانی

خیابونی

دوستدار همه کودکان ایرانی

گزارش تصویری/ کودکان فراموش شده شهر

گزارش تصویری/ کودکان فراموش شده شهر

آنها آنجا می آیند تا
ساعاتی که فارغ از کار در خیابان و کارگاه ها هستند سواد هم بیاموزند تا بدانند
بالاخره علم بهتر است یا ثروت!



 


640743_orig.jpg


 


640742_orig.jpg


 


640746_orig.jpg


 


640745_orig.jpg


 


640750_orig.jpg


 


640749_orig.jpg


 


640748_orig.jpg


 


640747_orig.jpg


 


640751_orig.jpg


 


640753_orig.jpg


 


640755_orig.jpg

وضع کودکان کار

کودکان کار در فقر زندگی می‌کنند
هنوز روشن نیست که کدام یک از سازمان‌های رفاه و تامین اجتماعی یا بهزیستی یا شهرداری‌ها و یا فعالان حقوق کودکان متصدی رسیدگی به این کودکان و شناسایی آن‌ها هستند.

رچند یافتن آمار دقیق تعداد «کودکان کار» در کشور سخت به نظر می‌رسد، چرا که اغلب آن‌ها در خانه و کارگاه‌های مخفی زیرزمینی مشغول هستند، اما فعالان حقوق کودکان اعلام کرده‌اند که در حال حاضر حدود یک میلیون و 800 هزار کودک کار در ایران وجود دارد. 


بنا به گزارش مرکز آمار ایران در سال 85، از مجموع 13 میلیون و 253 هزار کودک رده سنی 10 تا 18 سال، سه میلیون و 600 هزار کودک، خارج از چرخه تحصیل و یک میلیون و 700 هزار کودک به صورت مستقیم درگیر کار بوده‌اند.

از این تعداد یک میلیون و 670 هزار نفر، «کودکان کار» نامیده می‌شوند که یک میلیون و 300 هزار نفر آن‌ها پسر و 370 هزار نفر را دختران 10 تا 18 سال تشکیل داده‌اند.

همچنین آمارهای اعلام شده از سوی خبرگزاری‌های دولتی نشان می‌دهد که 915 هزار کودک با عنوان «کودک خانه‌دار» توسط مرکز آمار ایران ثبت شده است که حدود 904 هزار نفر از آن‌ها را دختران و مابقی را پسران تشکیل می‌دهند.

یکی از علل پدیده «کودکان خانه دار» ازدواج‌های پیش از سن قانونی است که اغلب اجباری هستند. همچنین کودکان بازمانده از تحصیل به کار اجباری و درآمدزایی وادار می‌شوند.

در همین حال در بند یکم ماده 32 کنوانسیون بین‌المللی حقوق کودک چنین آمده است که «حکومت‌ها این حق را به رسمیت می‌شناسند که کودک استثمار اقتصادی نگردیده و به کاری که برای سلامتی جسم یا جان و یا تربیت و تکامل او زیان‌بخش است، گمارده نشود.»

لازم به یادآوری است که ایران یکی از امضاکنندگان این کنوانسیون است.کارشناسان معتقدند که هم اکنون در ایران پدیده‌ای به نام «کودک فقر» مشاهده می‌شود. فقر و بی عدالتی تاثیرهای زیانباری بر سلامت افراد می گذارد که این تاثیرات بر کودکان چند برابر است.

کودکان فقر با محرومیت‌های شدیدی مواجه می‌شوند که این محرومیت‌ها در تمام زوایای زندگی آن‌ها؛ تغذیه، بهداشت، آموزش و سرپناه اثر می‌گذارد و بعدها همین افراد در اثر رنجی که کشیده‌اند در جامعه حضور خواهند یافت.از مهم‌ترین پیامدهای ناشی از فقر در کودکی، بزهکاری در بزرگسالی است که جامعه به خود خواهد دید.

یکی از دلایل افزایش تعداد کودکان کار در ایران، به ویژه در سال‌های اخیر، این است که هنوز مشخصا معلوم نیست به وضعیت کودکان خیابانی و کار چه نهاد یا ارگانی رسیدگی می‌کند.

هنوز روشن نیست که کدام یک از سازمان‌های رفاه و تامین اجتماعی یا بهزیستی یا شهرداری‌ها و یا فعالان حقوق کودکان متصدی رسیدگی به این کودکان و شناسایی آن‌ها هستند. در این میان نقش وزارت آموزش و پرورزش چیست؟منبع:مردمک
ادامه مطلب ...

.....کثیف ترین جنایت توسط مادرهوس باز

پرونده یک زن که براى ارتباط با پسر جوانى دختر ۱۳ساله خود را در اختیار او قرار داده و از صحنه تجاوز به دخترش فیلمبردارى کرده بود، به اتهام زناى محصنه و معاونت در تجاوز به عنف به دادگاه کیفرى استان تهران رفت. این زن ۳۲ساله براى اینکه رابطه اش با پسر ۲۵ساله قطع نشود دختر نوجوانش را مجبور به ازدواج با دوست خود کرده بود. هفته گذشته مردى با مراجعه به شعبه پنجم دادیارى دادسراى جنایى تهران پرده از جنایت همسرش برداشت و در شکایتش گفت: همسرم سه سال است به صورت پنهانى با پسر جوانى ارتباط دارد و براى اینکه رابطه پنهانى اش فاش نشود، دختر ۱۳ساله ام را به زور در اختیار این جوان قرار داده است. این مرد ادامه داد: از مدتى پیش متوجه رفتار مشکوک همسرم شدم. رفتار او تغییر کرده بود و در زندگى سرد شده بود. به دنبال یافتن علت این تغییر رفتار همسرم بودم که از چهار ماه پیش دختر کوچکم نیز دچار تغییر رفتار شد. همسرم روزها در خانه را به روى دختر بزرگم قفل مى کند و همراه سمیرا دختر ۱۳ساله ام به محل نامعلومى مى روند.شاکى افزود: از همسایه ها شنیده بودم که همسرم با مرد جوانى ارتباط دارد ولى به این موضوع اطمینان نداشتم. به همین خاطر همسرم را تعقیب کردم تا علت تغییر رفتار او و محلى که با دخترم به آنجا مى رفتند را شناسایى کنم. اما همسرم چنان حرفه اى رفتار مى کرد که من متوجه ماجرا نشوم. این مرد در ادامه از دختر کوچکش ماجرا را پرسید که او سرانجام لب به اعتراف گشود و از رابطه پنهانى مادرش با جوان ۲۵ساله اى به نام احمد پرده برداشت. سمیرا درخصوص رابطه مادرش با احمد و جنایت هاى مادرش به قاضى گفت: چهار ماه پیش یک روز مادرم دنبال من به مدرسه آمد و اجازه ام را از مدیر گرفت. در راه متوجه پسر جوانى شدم که هر جا مى رفتیم ما را تعقیب مى کرد. وقتى موضوع را به مادرم گفتم او در جواب گفت که پسر جوان را مى شناسد و شروع به تعریف کردن از او کرد. وقتى ما به خانه آمدیم پسر جوان نیز به آنجا آمد و مادرم من را در اختیار او قرار داد. پسر جوان که مشخص شد اسمش احمد است به من تجاوز کرد. هر چه به او و مادرم التماس کردم هیچ اثرى نداشت.مادرم مى گفت احمد مى خواهد با تو ازدواج کند. دختر ۱۳ساله ادامه داد: پس از این موضوع مادرم مجبورم کرد که در برابر تجاوزهاى احمد مقاومت نکنم. حتى او یک بار در حالى که احمد به من تجاوز مى کرد شروع به فیلمبردارى از صحنه آزار من کرد. با مطرح شدن این شکایت قاضى احمد قندى زاده دادیار شعبه چهارم دادسراى جنایى دستور بازداشت مادر جنایتکار و احمد را صادر کرد که پس از یک هفته تجسس متهمان دیروز دستگیر شدند. با بازداشت متهمان قاضى دستور بازرسى خانه احمد را صادر کرد که در بازرسى خانه فیلم هایى از صحنه ارتباط پسر جوان با این مادر و دختر کشف شد. قاضى پس از دستگیرى متهمان بازجویى از آنها را آغاز کرد که احمد اظهار داشت: سه سال پیش یک روز در خیابانى در شرق تهران متوجه مزاحمت پسر جوانى براى این زن شدم به همین خاطر در دفاع از زن جوان با آن پسر درگیر شدم که از آن روز رابطه پنهانى ما شروع شد. پس از سه سال زن جوان براى اینکه بتواند رابطه اش را با من نزدیک تر کند تصمیم گرفت که دختر ۱۳ ساله اش را به عقد من دربیاورد که این آغاز ماجرا بود. زن جوان نیز با انکار ادعاهاى احمد گفت که در مقابل یک باشگاه با احمد آشنا شده و رابطه آنها در حد تماس تلفنى بوده است. قاضى قندى زاده پس از بازجویى از متهمان گفت: این زن براى اینکه ارتباطش با احمد نزدیک تر باشد دخترش را در اختیار متهم قرار داده بود که پرونده احمد براى محاکمه به اتهام تجاوز به عنف و این زن به اتهامات معاونت در تجاوز به عنف و زناى محصنه به دادگاه کیفرى استان تهران فرستاده شد.

به یاد مادر من ....

سرخاک مادر من

هیچکسی گریه نکردش

باباهم پیش مامانه

با همون دستهای سردش

مادرم باید بدونی

دل من بهونه کرده

نیستی تو ، توو خونه من

این منو دیوونه کرده

جای تو شبها می آرم

واستون قصه می خونم

می دونم که خواب خوابین

ولی باز پیشت می مونم

چرا هر دوتایی رفتین

من می گم حتما ً یه خوابه

چرا من تنهای تنهام

یه سؤال بی جوابه.....

گلای یاس توو باغچه

غروبها بو نه می گیرن

همشون یه عهدی بستن

سرخاک تو بمیرن

قاب عکس سرد و خالی

اخرین خنده مادر

گل سر، یه یادگاری

ولی با گلهای پرپر