خیابونی

دوستدار همه کودکان ایرانی

خیابونی

دوستدار همه کودکان ایرانی

.....کثیف ترین جنایت توسط مادرهوس باز

پرونده یک زن که براى ارتباط با پسر جوانى دختر ۱۳ساله خود را در اختیار او قرار داده و از صحنه تجاوز به دخترش فیلمبردارى کرده بود، به اتهام زناى محصنه و معاونت در تجاوز به عنف به دادگاه کیفرى استان تهران رفت. این زن ۳۲ساله براى اینکه رابطه اش با پسر ۲۵ساله قطع نشود دختر نوجوانش را مجبور به ازدواج با دوست خود کرده بود. هفته گذشته مردى با مراجعه به شعبه پنجم دادیارى دادسراى جنایى تهران پرده از جنایت همسرش برداشت و در شکایتش گفت: همسرم سه سال است به صورت پنهانى با پسر جوانى ارتباط دارد و براى اینکه رابطه پنهانى اش فاش نشود، دختر ۱۳ساله ام را به زور در اختیار این جوان قرار داده است. این مرد ادامه داد: از مدتى پیش متوجه رفتار مشکوک همسرم شدم. رفتار او تغییر کرده بود و در زندگى سرد شده بود. به دنبال یافتن علت این تغییر رفتار همسرم بودم که از چهار ماه پیش دختر کوچکم نیز دچار تغییر رفتار شد. همسرم روزها در خانه را به روى دختر بزرگم قفل مى کند و همراه سمیرا دختر ۱۳ساله ام به محل نامعلومى مى روند.شاکى افزود: از همسایه ها شنیده بودم که همسرم با مرد جوانى ارتباط دارد ولى به این موضوع اطمینان نداشتم. به همین خاطر همسرم را تعقیب کردم تا علت تغییر رفتار او و محلى که با دخترم به آنجا مى رفتند را شناسایى کنم. اما همسرم چنان حرفه اى رفتار مى کرد که من متوجه ماجرا نشوم. این مرد در ادامه از دختر کوچکش ماجرا را پرسید که او سرانجام لب به اعتراف گشود و از رابطه پنهانى مادرش با جوان ۲۵ساله اى به نام احمد پرده برداشت. سمیرا درخصوص رابطه مادرش با احمد و جنایت هاى مادرش به قاضى گفت: چهار ماه پیش یک روز مادرم دنبال من به مدرسه آمد و اجازه ام را از مدیر گرفت. در راه متوجه پسر جوانى شدم که هر جا مى رفتیم ما را تعقیب مى کرد. وقتى موضوع را به مادرم گفتم او در جواب گفت که پسر جوان را مى شناسد و شروع به تعریف کردن از او کرد. وقتى ما به خانه آمدیم پسر جوان نیز به آنجا آمد و مادرم من را در اختیار او قرار داد. پسر جوان که مشخص شد اسمش احمد است به من تجاوز کرد. هر چه به او و مادرم التماس کردم هیچ اثرى نداشت.مادرم مى گفت احمد مى خواهد با تو ازدواج کند. دختر ۱۳ساله ادامه داد: پس از این موضوع مادرم مجبورم کرد که در برابر تجاوزهاى احمد مقاومت نکنم. حتى او یک بار در حالى که احمد به من تجاوز مى کرد شروع به فیلمبردارى از صحنه آزار من کرد. با مطرح شدن این شکایت قاضى احمد قندى زاده دادیار شعبه چهارم دادسراى جنایى دستور بازداشت مادر جنایتکار و احمد را صادر کرد که پس از یک هفته تجسس متهمان دیروز دستگیر شدند. با بازداشت متهمان قاضى دستور بازرسى خانه احمد را صادر کرد که در بازرسى خانه فیلم هایى از صحنه ارتباط پسر جوان با این مادر و دختر کشف شد. قاضى پس از دستگیرى متهمان بازجویى از آنها را آغاز کرد که احمد اظهار داشت: سه سال پیش یک روز در خیابانى در شرق تهران متوجه مزاحمت پسر جوانى براى این زن شدم به همین خاطر در دفاع از زن جوان با آن پسر درگیر شدم که از آن روز رابطه پنهانى ما شروع شد. پس از سه سال زن جوان براى اینکه بتواند رابطه اش را با من نزدیک تر کند تصمیم گرفت که دختر ۱۳ ساله اش را به عقد من دربیاورد که این آغاز ماجرا بود. زن جوان نیز با انکار ادعاهاى احمد گفت که در مقابل یک باشگاه با احمد آشنا شده و رابطه آنها در حد تماس تلفنى بوده است. قاضى قندى زاده پس از بازجویى از متهمان گفت: این زن براى اینکه ارتباطش با احمد نزدیک تر باشد دخترش را در اختیار متهم قرار داده بود که پرونده احمد براى محاکمه به اتهام تجاوز به عنف و این زن به اتهامات معاونت در تجاوز به عنف و زناى محصنه به دادگاه کیفرى استان تهران فرستاده شد.

نظرات 7 + ارسال نظر
مریم و سعید و سروش جمعه 9 مرداد 1388 ساعت 13:23 http://saghf.blogsky.com

http://saghf.blogsky.com به روز شد ! شامل اطلاعاتی از پشت پرده
http://saghf.blogsky.com به روز شد ! شامل اطلاعاتی از پشت پرده سیاست

آرش علیزاده چهارشنبه 15 مهر 1388 ساعت 15:02 http://1dar.blogfa.com

سیگار هنوز هم بود اما ذات سیگار هم یکبار مصرف بودن است. برای یکبار دود کردن و تمام. از پس آنهمه اتفاق و آن روزهای پر از خیالهای غریب، غروبهای مشترک و کتاب دست به دست کردن یک لیوان یکبار مصرف باقی ماند فقط، اینبار اما بدون جدول، بدون غروب، بدون خیال های مشترک. تنها فرقش این است که زمانه عوض شده و لیوانهای یکبار مصرف را به جای مواد پلاستیکی نامرغوب آن زمان از کاغذ فشرده می سازند به سلامتی محیط زست و گور بابای یکی بود یکی نبود. روزی چند نفر نشسته بودند...

فاطیما سه‌شنبه 9 آذر 1389 ساعت 17:35 http://www.sedigha.blogfa.com

سلام
وب زیبایی داری موفق باشید

جریان آن زن عاشق جنایتکار را نوشته بودی
از عشق هیچ چیز بعید نیست عشق نوعی دیوانگیست واگر بی جا بیفتد وحشتناک و خطر ناک می شود
چقدر اسلام وامامان معصوم ما را از نگاه به نا محرم منع کرده اند
برای تبعات گناه است که کار به اینجاها کشیده نشود
قر آن هم می فرمایدیغضو اصارهم ویغضضن ابصارهن یعنی چشم های خود را از حرام بپوشانید

وحید جمعه 18 شهریور 1390 ساعت 01:22

به نظر من بسری که با مزاحمتش باعت ایجاد این اعمال شده باید در ملا عام تکه تکه شود جون ریشه فساد او بوده_وقتی احکام شرع توسط عده ای روشنفکر بیشرف کهنه ومغایر حقوق بشر جلوه داده شده و تعطیل یا تعدیل شوند جامعه میشود همین تف بر شرف هر که غرب زده

مریم دوشنبه 12 دی 1390 ساعت 14:55

به نظرمن خوب مادرش دل داره ضمنا مگر دختر نمی خواسته ازدواج کنه خوب بسر تر تیب شو میداده

مریم دوشنبه 12 دی 1390 ساعت 14:58

من شوهرم ۳ ساله ژپیش ازدست دادم اما با دیدن داستان ها وفیلم ها الان با بسرم ۱۴ سالهاش هر روز با هم حال میکنیم هرشب پیش من می خوابه وای انچنان سکس با هاش کردم دیکه ونپرس خیلی حال داد

abbas یکشنبه 30 مهر 1391 ساعت 11:06

اعدام برای اینجور زنها کمه باید سوزوندشون تف به روی اینجور زن ها
به امید اینکه هر چه زودتر امام زمان ظهور کنه ریشه ی همه این ادما از ته قطع شه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد