خیابونی

دوستدار همه کودکان ایرانی

خیابونی

دوستدار همه کودکان ایرانی

یه ؟؟؟؟؟

آیا روزی می شه که مدیریت به تمام معنا !!!!! که نه فقط یه ذره تعریف بشه؟

فقط تعریف بشه؟؟؟

میشه یعنی؟

آقای  تننت   شما چی می گین؟ شما که پدر علم مدیریت هستین!!!

نه نه اصلا منظورم توهین به جنابعالی نیست

فقط منظورم تعریف عملی علم مدیریت بود ....فقط همین باور کنین

 

آرامش ته کشیده

 

قبلنها از خودم می پرسیدم خدا چه رنگیه ؟

اما حالا بزرگترین مساله توو زندگیم آرامشی که از دستش دادم   حتی یادم نیستش چه رنگی بود؟؟؟؟؟

تقصیر کیه؟

خودم؟

جامعه؟

..

مولانا میگه باغ ملکوت    جدایی .. نی نای ..زخمه

حافظ ربطش می ده به خال لب یار

سعدی زردی رنگ رخسار رو به خاصیت اکسیر عشق ربط می ده

فریده دوستم ! با شوخی می گه یه پسر عمو توو زندگی ما جوونا کمه!

حاجی جوونم که الهی خیر از جوونیش ببینه می گه روحت توو یه جای تنگی اسیره ! آزادش کن

دلم می گه گریه کنی آروم می شی اما چشام می گه کم سو شدم

صبرم می گه کاسه ای که تووش بوده اجاره بهاش گرون شده

طاقتم می گه : توو بازار سهمیه بندی شدم

نور ایمانم کمسو شده چون باتریه احساسم نسبت به وجود خدا سولفات زده!

دیگه با این احوال چیزی برام نمونده

عین ورشکسته ها شدم شاید از بانک بخششت بتوونم یه خورده وام صبری تحملی طاقتی .. چیزی بستونم اوونچه رو که از دست دادم!

 

خدا به خاطر همه چی ممنونم  ممنوووونم  اگه تو رو نداشتم حرفام رو کسی خریدار نبود بازم ممنونم